بنام خدا چنین گفته اند که شیطان.خداوندرا درهر اسمان عبادت کرد. او چنانبه عبادت می پرداخت که فرشتگان گمان میکردند شیطان از جنس انان است.شیطان در بهشت بنام عزازل خوانده می شد.یعنی عزیز خدا.چراکه هیچ فرشته ای عزیزتر و مقرب تر از او در پیشگاه خداوند نبود. او در عرش و بهشت خدا وند را عبادت میکرد وبه فرشتگان اداب عبادت می اموخت. روزی بالایی در بهشت این نوشته را دید که((به همین زودی یکی از بندگان مقرب را جهت نا فرمانی از مقام قرب خود بیرون میکنیم وطوق لعنت بر گردن او می اندازیم)) شیطان نیز از خداوند اجازه خواست تا او را لعنت کند بیخبر از این که هزار سال به خود لعنت فرستاد. فرشتگان از ترس این که نکند یکی از انها بنده ی طغیان گر باشد از عزازیل خواستند در پیشگاه پروردگار دعا کند تا خداوند انان را از این ازمایش سربلند بیرون اورد. شیطان در حق همه دعا کرد به جز خودش . سرنجام خدا وند ادم را افرید .جسم بی روح ادم هزار سال در بهشت بود تا این که روزی شیطان از انجا گذر کرد به او (ادم) اشاره ای کرد وگفت:اگر مقام تو در پیشگاه خداوند از من بالا تر باشد از تو اطاعت نمی کنم در غیر این صورت تو را مورت توبه قرار خواهم داد. خدا وند به فرشتگان امر کرد :((زمانی که از روح خود در وخود ادم دمیدم و او را زنده کردم بر او سجده کنید )) همه سجده کردند مگر شیطان که تکبر ورزید وه سجده نکرد و خطاب به پرورداگر کفت : من از او برتر هستم مرا ار اتش افریدی واو را از خاک . (1) شیطان در ارمایش سرفکنده گشت و از بهشت رانده شد....
خدا نکند عکس شهدا ببینیم عکسشان عمل کنیم (پست ثابت)